بازگشت

پنجشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۵

سلام بچه ها.
چند روز بهم فرصت بدین تا براتون قصه بگم. قصه ی پر غصه بگم. قصه ی بند امنیت. قصه ی رخت معصیت. قصه ی یک خواب دراز. قصه ی دندون گراز. قصه ی نجوا شنیدن. قصه ی مهتاب ندیدن. خلاصه بگم: درد بی درمونی ِ من. زخمی که مونده روی تن.