قدردانی

دوشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۵

این روزها دارم سعی می کنم به آن دسته از دوستانم که از طریق ایمیل یا تماس تلفنی، با لحنی آلوده به ترس و دلواپسی از من می پرسند "آیا ارزش این را داشت که دوباره بیفتی توی زندان؟" بفهمانم که به قول ژان پل سارتر، ارزش چیزی نیست جز معنایی که ما برای آن برمی گزینیم. و آزادی و عدالت هم مانند دروغ نگفتن، همسر را کتک نزدن، دزدی نکردن، شرافتمند بودن، ارزشی ست درخور احترام و شایسته ی جستجو؛ خیر است در مقابل شر؛ حقیقت است؛ زیبایی ست.
"و مگر نه این است که عشق تاوان دارد؟"

و دارم سعی می کنم به آنها توضیح دهم که اینکه من در جستجوی حقیقت، گرفتار زندان می شوم و به اصطلاح "رنج" می برم، این رنج محصول جبر نیست، زاده ی شعور است. می خواهم به آن ها بفهمانم که کسی من را وادار به جستجوی حقیقت نکرده، بلکه این انتخاب اخلاقی من بوده، و این من هستم که درباره ی اعمالم تصمیم می گیرم، و این اعمال من است که زندگی شخصی و ماهیت من را می سازد. و برای پاسخ دادن به این گونه نگرانی های حقیر کننده، به خطابه ی سارتر – که در اکتبر 1945، چند ماه پس از آزادی پاریس از اشغال آلمان ایراد کرد- پناه می برم؛ بشر مسئول وجود خویش است. و این بشر است که بدون هیچ اتکا و دستاویزی، بدون هیچ گونه مددی، محکوم است که در هر لحظه بشریت را بسازد.

و آیا من سعی کرده ام دست به کاری بزنم – که به حساب بیاید- تا از "هیچ" بودن رها شوم؟ و از "بی تفاوتی" و از "توجیه ناپذیری" به درآیم؟
جواب این سوال را بعدا می نویسم. اما الان باید از همه بچه های خوب و مهربان وبلاگ نویس به خاطر هم دلی ها و پشتیبانی شان قدردانی کنم. از کسانی که وبلاگ کارزار آزادی ام از زندان را براه انداخته اند صمیمانه سپاسگذارم. من، در سرد ترین و تنها ترین و تاریک ترین لحظه هام در سلول انفرادی، از هم دلی شما بود که دلشاد بودم. از دوستانی که بوسیله ی نامه های شان واکنش سازمان عفو بین الملل را نسبت به وضعیت من در بازداشتگاه 209 برانگیختند ممنونم. اقداماتی مانند انتشار بیانیه و جمع آوری امضاء در اعتراض به نقض صریح حقوق زندانیان در بند 209 زندان اوین تحسین برانگیز است و تاثیر گذار. از کانون وبلاگ نویسان هم به خاطر اطلاع رسانی در مورد بازداشت شدنم، قدردانم. و قدردانم از همه ی دوستان وبلاگ نویس، که از من، به عنوان عضو کوچکی از خانواده ی بزرگ وبلاگ نویس ها پشتیبانی کردند.

و این هم مقداری اطلاعات درباره ی مسایلی که در مدت زندانی بودن در بازداشتگاه 209 درگیرش بودم:
به نقل از سایت گویا نیوز :
آزادی موقت کيانوش سنجری از زندان، راديو فردا
گلناز اسفندياری - راديو فردا - کيانوش سنجری وبلاگ نويس و از فعالان حقوق بشر که حدود دو ماه پيش در تهران بازداشت شده بود، به تازگی از زندان آزاد شده است.
آقای سنجری به راديو اروپای آزاد راديو آزادی گفت که پس از تحمل ۷۰ روز حبس با قرار وثيقه آزاد شد. وی گفت در بند ۲۰۹ اوين زندانی بود. فعالان حقوق بشربارها از اوضاع زندانيان در اين بازداشتگاه امنيتی ابراز نگرانی کرده اند و گفته اند که بند ۲۰۹ تحت کنترل سازمان زندان ها نيست
کيانوش سنجری در چند سال گذشته چندين بار به خاطر فعاليت های دانشجويی خود دفاع از حقوق زندانيان سياسی ونيز ابراز عقايد انتقاديش زندانی شده است. وی زمانی که در سال ۱۳۷۸ در جريان اعتراض های دانشجويی بازداشت شد ، تنها ۱۷ سال داشت.
آقای سنجری که اين بار روز۱۶ مهرماه روانه زندان شد می گويد: « مامورين هنگام بازداشت و بازجويی با او بدرفتاری کردند.»
وی گفت که در نخستين جلسه بازجويی، بازجو چندين سيلی بسيار شديد به صورت وی زد و گفت که وی جزو کسانی است که قرار است اعدام شوند. وی می گويد هدف از اين رفتار، اعمال فشار بر اوبود.
گرچه کيانوش سنجری می گويد بدليل «محدوديت هايی» که برايش وجود دارد نمی تواند تمامی جزئيات و حقايق اين دوره ااز بازداشت خود را بيان کند. وی می گويد «هنوز آزاد، آزاد نيستم.»
بازداشت و حبس کيانوش سنجری باعث نگرانی نهادهای مدافع حقوق بشر بين المللی از جمله سازمان عفو بين الملل و همچنين نهادهای داخلی شده بود که همگی خواستار آزادی وی شده بودند .
آقای سنجری که يک ماه و نيم را در سلول انفرادی گذراند، می گويد: نگهداری افراد در زندان انفرادی، در حاليکه با دنيای خارج هيچگونه تماسی ندارند، از بدترين شکنجه ها به شمار می رود.
وی می گويد:« سلول انفرادی که با روح و روان آدم ها سر جنگ دارد ، می تواند غير انسانی ترين شکنجه سفيد برای انسان هايی مانند من باشد که فقط و فقط به جرم پيگيری حقوق شهروندی خود و مردم جامعه، بازداشت می شوند.»
کيانوش سنجری می گويد اميدواراست روزی برسد که کسی به جرم ابرازمسالمت آميز عقايد خود، روانه سلول انفرادی نشود .
اتهامات عليه کيانوش سنجری مشخص نيست و تاريخ برگزاری دادگاه برای رسيدگی به پرونده او نيز هنوز اعلام نشده است.
وی با اشاره به سوالاتی که در جلسات بازجويی مطرح شده بود می گويد: احساس کرده که مطالب وبلاگش و بازتاب آن در سايت های خبری باعث ايجاد حساسيت شده است. مراسم يادبود برای اکبر محمدی از فعالان دانشجويی که بدنبال اعتصاب غذا در زندان اوين فوت کرد و نيز خبرهايی درباره اوضاع زندانيان سياسی از حمله مطالبی است که آقای سنجری در وبلاگ خود منتشر می کرد .
حدود يک ماه پيش سازمان ملل از نقض حقوق بشر در ايران از جمله بازداشت و آزار و اذيت منتقدين و فعالان سياسی و نيز دانشجويان و وبلاگ نويسان ابراز نگرانی کرد و خواستار رعايت حقوق بشر توسط تهران شد .